25. دى 1395 - 8:49   |   کد مطلب: 14782
گفتگو با حامد همایون خواننده تازه نفس پاپ
ما تصمیم گرفتیم سردمدار ترانه‌های شاد و مثبت باشیم
ستاره نوظهور موسیقی پاپ ایران، بیشتر شبیه شاگرد اول دانشگاه است تا یک خواننده پاپ. در شهر حافظ و سعدی متولد شده و زندگی کرده است، در خانواده‌ای که عموما دارای صدای خوبی بوده‌اند، اما بیش از هر چیز به درس و دانشگاه اهمیت می‌‌دادند و دوست داشتند پسرشان استاد دانشگاه شود.
گفتگو,حامد همایون,خواننده پاپ,shabnamha.ir,شبنم همدان,afkl ih

به گزارش شبنم همدان به نقل از جام جم :‌ درس می‌خواند و مهندس می‌شود و مشغول کار دولتی؛ اما عشق و علاقه‌اش موسیقی بود تا جایی که دو سال پیش عطای مهندسی و شغل‌اش را به لقای موسیقی می‌بخشد و به تهران می‌آید با محسن رجب‌پور آشنا می‌شود تا زندگی جدیدی را آغاز کند. حالا در 33 سالگی به یکی از ستارگان پرطرفدار و خوش‌آتیه موسیقی پاپ تبدیل شده است. پس از مدت‌ها انتظار دو سه روزی است که نخستین آلبوم‌اش «دوباره عشق» منتشر شده و می‌خواهد نخستین کنسرتش را همین هفته در قالب جشنواره موسیقی فجر اجرا کند. به همین مناسبت با این ستاره نوظهور موسیقی پاپ گفت‌وگو کردیم.

حامد همایون بیشتر شبیه شاگرد اول دانشگاه‌هاست تا یک خواننده موفق پاپ. چه شد که سراغ خوانندگی رفتید و در کمتر از یک سال به یک ستاره تبدیل شدید؟

اعضای خانواده ما صدای خوبی دارند، اما بیش از هر چیز به درس اهمیت می‌دهند. جو هنری در خانواده وجود داشت، اما از من انتظار داشتند استاد دانشگاه شوم. کارشناسی ارشد را از دانشگاه شیراز گرفتم و در شرکت آب‌منطقه‌ای استان فارس مشغول ‌کار شدم. اما از همان دوران دبیرستان به صورت جدی موسیقی را دنبال می‌کردم. کلاس سولفژ می‌رفتم و همزمان موسیقی را به صورت آکادمیک دنبال کردم. نواختن پیانو و گیتار را فراگرفتم و جذب آموزشگاه‌های موسیقی شدم و شروع به تدریس موسیقی کردم.

پس از آشنایی با سامان امامی در اینستاگرام که استعدادهای جدید را برای موسسه ترانه شرقی جذب می‌کرد، به تهران آمدم و فعالیت‌هایم را به‌صورت حرفه‌ای شروع کردم.

پیش از همکاری با مؤسسه ترانه شرقی، خوانندگی را دنبال می‌کردید و قطعه‌ای از شما منتشر شد؟

بله، قطعاتی منتشر کرده بودم. البته بیشتر موسیقی جدی و کلاسیک را دنبال می‌کردم.

آن‌وقت کدام قطعه را برای محسن رجب‌پور آوردید که نظرش جلب شد؟

من به سبب دوستی‌ام با سامان امامی با گیتارم نزد ایشان آمدم. او معتقد بود صدایم خوب است، اما باید سبک و سیاق موسیقی‌ام را تغییر دهم و با نگاهی نوین موسیقی‌ام را عرضه کنم. در همان دیدار نخستی که با آقای رجب‌پور داشتم، او بازار هدف ما را تعریف کرد. همچنین قرار شد مأموریتی داشته باشم در موسسه ترانه شرقی مبنی بر ایجاد یک موج شادی و مثبت در موسیقی کشور باشد.

چرا این مأموریت را قبول کردید؟

بیشتر ترانه‌ها در کشور ما حس غم را منتقل می‌کنند و از ناله و خیانت و سیاهی می‌گویند. ما تصمیم گرفتیم سردمدار ترانه‌های شاد و مثبت باشیم.

با کدام ترانه توانستید در این مأموریت موفق شوید؟

ما کارمان را با «بارون که زد»، «الکل نگاه» و «آه نکش» شروع کردیم. اما کارمان با ترانه «چتر خیس» گل کرد. این آهنگ باعث شد که مردم برگردند و آهنگ قبلی من را هم گوش کنند و این سبک خواندن را از من بپذیرند.

قطعه «مردم شهر» چطور؟

مردم شهر با یک موفقیت نسبی همراه بود که همزمان با تحویل سال 95 به‌عنوان عیدانه تقدیم مردم شد. داستان ساخت و ضبط این قطعه هم جالب است. یک روز صبح یکی از دوستان برایم شعری فرستاده بود با این عنوان «یک انرژی مثبت از مولانا». تصور مردم که شعر مولاناست و دیدیم انرژی خوبی دارد. با همکاران که صحبت کردیم متوجه شدم این شعر از مولانا نیست. متوجه شدم شاعرش، محمدرضا نظری شیرازی است. او را پیدا کردم و اجازه استفاده از شعر را از او گرفتیم. در نهایت این آهنگ منتشر شد و مورد استقبال قرار گرفت.

انتظار چنین بازخوردی را در کمتر از یک سال داشتید؟

به هیچ‌وجه.

به نظر می‌رسد یکی از برگ‌های برنده شما ترانه‌هایی است که انتخاب می‌کنید. این شعرها را چگونه انتخاب می‌کنید؟

بله، من سال‌هاست سهیل حسینی که بیشتر ترانه‌هایم را سروده است می‌شناسم. او در شیراز شاگردم بود و از همانجا پایه دوستی‌مان مستحکم شد. از زمانی هم که به تهران آمدم با هم همخانه هستیم. او معتقد است که ترانه باید در خدمت موسیقی باشد. به قول او، امروزه مردم ما وقتی برای فکر کردن بر روی اشعار و ترانه‌ها ندارند و ترجیح می‌دهند به سرعت پیام ترانه را درک کنند. بر این اساس، تلاش کردیم ترانه‌ها ساده‌فهم باشد نه سخیف. موفقیتمان را مدیون او و انتخاب‌های حساب‌شده آقای رجب‌پور هستیم.

چه شد که ترانه هیهات را به امام حسین تقدیم کردید؟

دو روز پیش از شروع ایام محرم و صفر، ما در استودیو بودیم که سهیل حسینی بیت اول این ترانه را سروده بود: والله که من عاشق چشمان تو هستم/ والله که تو با خبر از این دل زاری. من هم با پیانو یک ملودی زدم و خواندم. همزمان آقای رجب‌پور به استودیو آمد و گفت سال‌هاست نذری دارد. من و سهیل هم سید و اولاد پیغمبر(ص) هستیم و عاشق امام حسین(ع) و با این‌که هیچ‌وقت مداحی نکردم دوست داشتم بتوانم برای امام حسین(ع) بخوانم. این شد که با دل و جان آن را انجام دادیم. من هیچ وقت ترانه‌های خودم را گوش نمی‌دهم ولی هیهات را همیشه گوش می‌دهم.

چرا موسیقی خودتان را گوش نمی‌دهید در حالی‌که این همه مخاطب دارد؟

نه این‌که گوش نکنم؛ چون مجبورم در استودیو آن را گوش کنم ولی ترجیح می‌دهم آثار دوستان دیگر را گوش کنم تا از جریان موسیقی در کشور باخبر باشم.

می‌خواهم چیزی را از صمیم قلبم بگویم؛ من خودم را موزیسین و خواننده خوب نمی‌دانم؛ من فقط یک سربازم.

این نگاه تیمی درحالی‌که ما ایرانی‌ها درآن خیلی ضعیف هستیم از کجا آمده است؟

کلا از واژه منیت و غرور فراری هستم. همیشه در ذهنم با خدای خودم می‌گویم مرا از شر منیت و غرور حفظ کند. هیچ‌وقت از خودم راضی نیستم. اما خدا می‌تواند به بنده خودش لطف کند. من از اواخر اسفند پارسال تاکنون مورد لطف خداوند قرار گرفتم و آقای رجب‌پور و دیگر بچه‌ها کمک کردند تا ترانه‌هایم به دل مردم بنشیند. حامد همایون یک تیم چند نفره است، تیمی که سکاندارش محسن رجب‌پور است و یکی از اعضایش حامد همایون.

چه شد که تیتراژ برنامه فرمول یک را خواندید؟ علی ضیاء به شما پیشنهاد همکاری داد؟

تهیه‌کننده برنامه به آقای رجب‌پور پیشنهاد همکاری داد و این پیشنهاد به دست من و سامان امامی رسید و ما هم این تیتراژ را بنا بر سفارشی که داشتیم و بر اساس استانداردهای تلویزیون ساختیم که خدا را شکر بازتاب خوبی داشت.

سه‌شنبه و چهارشنبه این هفته برای اولین‌بار روی صحنه می‌روید. چهار اجرا در جشنواره موسیقی فجر؛ چه احساسی دارید؟

هیجان زیادی دارم. البته ما پیش از این یکی دو اجرای خیره داشتیم و قبلا هم در شیراز اجرای زنده داشتم. ولی با این همه باز هم این اجرا هیجان خودش را دارد.

در همه عکس‌هایتان عینک به چشم دارید. چشمانتان ضعیف است یا جزئی از تیپ شماست؟

چشم‌هایم آستیگمات است و برای همین عینک می‌زنم. البته در نخستین عکس‌هایی که از من منتشر شد عینک به چشم داشتم و با آن عکس‌ها مشهور شدم و برای همین در دیگر عکس‌هایی که از من منتشر شده است، عینک زده‌ام.

مردم شما به راحتی را می‌شناسند؟

تا وقتی عینک نزنم کسی مرا نمی‌شناسد.

تهیه‌کننده‌ای که رگ خواب مردم را می‌شناسد

انگار رگ خواب مردم ایران در زمینه موسیقی دست محسن رجب‌پور است. ‌می‌داند آنها چه می‌خواهند. انگار کیمیاگر است؛ دست روی هر خواننده که می‌گذارد، طلا می‌شود. خودش می‌گوید این توانایی حاصل 27 سال تجربه و جامعه‌شناسی مردم ایران است. سال‌ها پیش با مهرداد کاظمی، محمد اصفهانی، محمد عیوضی و... کارکرد. اما با گروه آریان نامش سر زبان‌ها افتاد. حالا هم پدیده جدید موسیقی پاپ ایران را او معرفی کرده است.

حامد همایون که تمام موفقیت خود را مدیون رجب‌پور و تیم موسسه ترانه شرقی می‌داند و خود را سربازی می‌خواند که در خدمت این تیم است. حالا او پس از یک سال سرمایه‌گذاری و کار با این خواننده و آهنگساز جوان، نخستین آلبوم او را منتشر کرده و او را برای تور کنسرت‌هایش آماده می‌کند که قرار است از همین هفته آغاز شود. رجب‌پور معتقد است در دوره کنونی فضای موسیقی بسیاری از هنرمندان ما از یاس و غم و عشق‌های واسوخته می‌خوانند.

ماموریت حامد همایون در آلبوم «دوباره عشق» تزریق فضایی مثبت و سرشار از انرژی خوب در جامعه است که شرکت ترانه شرقی سعی دارد در آینده‌ای نزدیک بیشتر و بیشتر در این فضا فعالیت و فرهنگ‌سازی کند.

به باور او، ما در ایران هنرمند خوب زیاد داریم، اما هنرمند هدایت‌شده خیلی کم داریم و او حامد همایون را هدایت کرده است تا در این دریای توفانی موسیقی پاپ به ساحل موفقیت برسد. شاید به نظر برسد که او در طول زمان به یک خواننده وفادار است و تنها با او کار می‌کند، اما خودش می‌گوید برای سال آینده چند خواننده در سبک‌های موسیقی پاپ و تلفیقی معرفی خواهد کرد البته از نام بردن اسامی آنها پرهیز می‌کند.

تاکنون نماآهنگی از ترانه‌‌های حامد همایون منتشر نشده است. مدیر موسسه ترانه شرقی در پاسخ به علت نساختن کلیپ می‌گوید: درصد آدم‌هایی که از ویدئوی یک کار جذب آن می‌شوند زیر 10 درصد است. بنابراین ترانه شرقی هنوز برای ساخته شدن ویدئو از کارهای حامد همایون تصمیمی نگرفته است.

 

انتهای پیام/ص

دیدگاه شما

آخرین اخبار