24. تير 1396 - 15:14   |   کد مطلب: 17655
در کنار ناهنجاری ها و بدحجابی ها ی موجود در جامعه دختران جوانی وجود دارند که آگاهانه حجاب را برگزیده اند و با جان و دل از حریم آن حفاظت می کنند در این گزارش ماجرای محجبه شدن یکی از این بانوان محجوب را می خوانیم.
شبنم ها, shabnamha,shabnamha.ir afkl ih, شبنم همدان,

به گزارش شبنم همدان، 

با وجود هجمه های غرب و تبلیغات گسترده رسانه های معاند علیه حجاب و تشویق این رسانه ها به بی حجابی در جامعه ایران بسیارند دخترانی که آگاهانه و بدون هیچ اجباری حجاب برتر را برگریده اند. در کنار ناهنجاری ها و بدحجابی ها حضور این دختران غیور مایه دلگرمی است. به مناسبت هفته حجاب گفتگویی با یکی از این شیرزنان انجام داده ایم. فاطمه دختری است که پوشش چادر را آگاهانه و با میل قلبی خویش انتخاب کرده است.

در ابتدا دوست داشتم موهایم را چتری بیرون بریزیم

از فاطمه در مورد علت انتخاب چادر سوال کردم.  فاطمه گفت : من در خانواده متوسطی به لحاظ اقتصادی  زندگی می کنم.  خانواده من از نظر رعایت اصول شرعی در حد معمولی هستند و تا اندازه ای که به منافع شخصی ضرری نرساند به اصول شرعی معتقد هستند. همیشه دوست داشتم لباس رنگ روشن بپوشم یا اینکه همیشه موهایم را به صورت چتری روی پیشانی ام می ریختم دوست داشتم در هر جمعی که حاضر می شوم عده ای از زیبایی ظاهری ام تمجید کنند. دوستانم هم در این امر  مرا همراهی می کردند.

چادر در نظر من امری ظاهری و ریایی بود

فاطمه در ادامه گفت:  گاهی اوقات خانم های محجبه ای که چادرشان بر روی زمین  کشیده می شد را به تمسخر می گرفتم و به آنها می گفتم مگر کارگر شهرداری هستید که وظیفه جارو کردن خیابان را به عهده گرفته اید .همیشه احساس می کردم افراد محجبه بسیار دورو و ریا کار هستند که تنها ظاهر دین را حفظ کرده اند که باعث تمجید دیگران شوند .

 

همه چیز از یک لجبازی دخترانه شروع شد

 یکی از دوستانم در ماه رجب ایام البیض برای اعتکاف ثبت نام  کرده بود. با شنیدن این خبر  بسیار تعجب کردم  و به او گفتم تو کجا اعتکاف کجا؟ اصلا می دانی معنی اعتکاف چیست که می خواهی به اعتکاف بروی؟  او برایم توضیح داد برای رقابت با دختر خاله اش برای اعتکاف ثبت نام کرده است. چون دائما مادرش او را با دختر خاله اش مقایسه می کند و او نیز می خواهد به مادرش ثابت کند او هم می تواند دختر مثبتی باشد. به او گفتم من فکر می کردم افراد محجبه دورو هستند اما تو هم ریا کار هستی اگر برای سوزاندن دل دختر خاله ات در اعتکاف شرکت می کنی بهتر است وقت خودت را هدر ندهی اما او گفت واقعا برای یکبار هم شده می خواهم امتحان کنم یا به گفته تو معنی واقعی اعتکاف را بفهمم .

 

حسادت به دوستم مرا به سمت اعتکاف کشاند

فاطمه ادامه داد: حس حسادت به دوستم وجودم را پر کرده بود با خودم گفتم او چرا باید فرصت ثبت نام داشته باشد اما من نه؟ من نیز برای ثبت نام اعتکاف به دفتر امور فرهنگی دانشگاه مراجعه کردم اما گفتند آمار ثبت نام تکمیل شده است . روزهای اعتکاف به پایان رسید. دوستم به گونه ای از اعتکاف سخن می گفت که هر لحظه به تعجب من افزوده میشد. او از آشنایی با خانم محجبه ای می گفت  حتی وقتی خانمی که با او در اعتکاف آشنا شده بود را دیدم حس حسادتم نسبت به او بیشتر شد. فکر می کردم آن خانم محجبه مغز دوستم را شستشو داده است. حتی فکر می کردم آن خانم او را از دوستی با من و سایر دوستانم منع کند. اما نه تنها او را منع نکرد بلکه باعث شد این دوستی گسترده تر شود.

آشنایی با بانوی محجبه ای که نگرش مرا تغییر داد

 راحت می خندید, شوخی می کرد اصلا درک نمی کردم چرا من و دوستانم همانند سایر محجبه ها از روی ظاهرم قضاوت نکرد. همیشه نوع لباس پوشیدن ایشان مرا به تحسین وا می داشت. بسیار شیک لباس می پوشید آن خانم محجبه   روسری دوستم را به نحوی بسته بود که احساس می کردم بسیار زیباتر شده است. بدون اینکه حتی یک تار مو از موهایش بیرون باشد سعی کردم بدون اینکه از آن خانم محجبه بخواهم نوع بستن روسری و یا گره زدن شال گردن را ازایشان بیاموزم.

هر روز  ظاهرم آراسته تر میشد

یک هد بند رنگی زیبا خریدم. سعی کردم روسری را همان گونه که ایشان بستند ببندم. واقعا با یک هد بند و روسری قیافه من تغییر کرده بود. برای همین تصمیم گرفتم این شیوه را ادامه دهم و آن خانم مدل های دیگر بستن روسری را به من یاد داد. تعبیر ایشان از حجاب برای من. بسیار جالب بود می گفتند اگر بهترین شکلات در معرض افتاب و ناپاکی قرار بگیرد مطمئنا مگس های زیادی دور آن جمع می شوند. حجاب تنها یک پوشش نیست بلکه محافظ ارزش زن است. همان گونه که کاور شکلات آن را از ناپاکی ها و مفاسد دور می کند حجاب نیز انسان را از پلیدی ها محافظت می کند . گاهی اوقات متاسفانه عاملان امر به معروف و نهی ازمنکر به جای نشان دادن زیبایی های حجاب از عذاب جهنم بدحجابان می گویند طرز تفکر من ودوستم را آن خانم محجبه بدون قضاوت و یا اینکه بخواهد در اولین  دیدار نسبت به پوشش ما تذکر بدهد تنها با نشان دادن زیبایی های حجاب و دلیل اصلی حجاب  تغییر داد.

این چادر را 
این حجاب را 
خودم دوست دارم نه به اجبار پدر 
و نه به قانون مدرسه 
این چادر را واین سیاهی تمام قد را دوست دارم 
و حاضر نیستم با تمام آرزوهای رنگارنگ دنیا 
راحت تر بگویم حاضر نیستم با تمام دنیا عوضش کنم 
حجاب مال من است حق من است چه در گرمای تابستان چه در سرمای زمستان 
عده ای می گویند دست وپا گیر است 
خب باید دست وپا را بگیرد 
از دست درازی ها و قدم های اشتباه 
من چادر و آرامش سنگینش را با رنگ شهادت جوانمردان به دست آورده ام 
مبادا خنکای نسیم آن را از سرم بردارد 

 

 

انتهای پیام / 

دیدگاه شما

آخرین اخبار