6. آبان 1395 - 11:22   |   کد مطلب: 13224
نویسنده در این کتاب با استفاده از منابع معتبر تاریخی و با قلمی زیبا حضرت زینب را از همه جوانب به خواننده معرفی می کند.

شبنم همدان گزارش می دهد:

معرفی کتاب این هفته به کتاب آفتاب در حجاب می پردازد. این کتاب نوشته سید مهدی شجاعی است که انتشارات نیستان آن را منتشر کرده است.

آفتاب در حجاب رمانی تاریخی است که به زندگی حضرت زینت از کودکی تا وفات آن حضرت پرداخته است. در این کتاب حال و هوای حضرت در عاشورا و اسارت به زیبایی تصویر شده است. نویسنده این کتاب  با استفاده از منابع معتبر تاریخی حضرت زینب را از همه جوانب به خواننده معرفی می کند. سید مهدی شجاعی در این کتاب راوی دانای کل را برای روایت برمی گزیند و این راوی حضرت زینب(س) را مخاطب قرار می دهد.

 شاید ما دربارۀ حضرت زینب (س) عشق به برادرش را بارها و بارها  شنیده ایم اما نویسنده کتاب آفتاب در حجاب شنیده های ما را تا حد زیادی عینیت می بخشد. وی با ذهن خلاق و هنر قلمش این دوست داشتن عمیق را که در کل خاندان پیامبر وجود دارد برای خواننده اثبات می کند. نویسنده با فضاسازی و به کار گیری کلمات مناسب حتی از لفظ محبت آمیز و سحرگونه صدا زدن در نوشتار خود بهره گرفته است .همه ما بخشی از این دوست داشتن عمیق را در حدیث کساء از خاندانی که سراسر عشق وادب است ، خوانده ایم . نویسنده به خوبی در اثر خود این احساسات عمیق را به تصویر کشیده وهنرمندی نویسنده در این است که نوشته هایش مانند یک پرده هنری عمل می کند این احساسات در کتاب به خوبی به خواننده منتقل می شود.

بخشی از کتاب آفتاب در کتاب:

 «معجر و مقنعه و عبا و دشداشه و لباس  کامل در زیر آفتاب سوزانده نینوا حتی خون رگهای تو را تبخیر کرده تو اگر با همین حجاب در عرصه نینوا می نشستی عطش تمام وجودت را به آتش می کشید چه رسد به اینکه در کربلا هیچ کس به اندازه تو راه نرفته است ندویده است و هروله نکرده است مگرالبته  خود حسین.

 تو اکنون با این حال وروز فریاد العطش بچه ها را بشنوی وتاب بیاوری باید تشنگی را درتار وپود جوانان بنی هاشم ببینی و به تسلایشان برخیزی باید زبانه های عطش را در چشمهای کودکان نظاره کنی و زبان به کام بگیری و دم برنیاوری .باید تصویر کوثر را در نگاهت بخشکانی تا بچه ها با دیدن چشمهای توبه یاد آب نیافتندباید آوند های خشکیده این همه نهال را به اشک چشم آبیاری کنی تا تصویر پژمردگی در خیال دشمن بخشکد وگل های باغ رسول الله را شاداب تر از همیشه ببینند اما از همه اینها مهمترودر عین حال سخت تر وشکننده ترکار دیگری است وآن اینکه نگذاری آتش عطش بچه ها از خیمه ها سرایت کند وتوجه ابوالفضل  را برانگیزد نگذاری طنین تشنگی بچه ها به گوش عباس برسد

چرا که توعباس را می شناسی وازتردی و نازکی دلش با خبری .می دانی تمام صلابت واستواری ودلیری او در مقابل دشمن است.ومی دانی دلش در پیش دوست تاب کمترین لرزش را ندارد.»

انتهای پیام / ن

دیدگاه شما

آخرین اخبار