22. اسفند 1395 - 17:08   |   کد مطلب: 15779
یکی از مادربزرگ های شهر در مورد سنت های قدیمی شهر گفت: از سنت های کهن نوروزی این بود که بعد از انجام کارهای منزل و خانه تکانی برای اینکه خستگی از تن بانوان بیرون رود داخل تنور، نان فتیر می پختند . یکی دیگر از کارهایی که در گذشته انجام میشد این بود که کوزه های کهنه آب را در ایوان خانه می شکستند
شبنم ها, shabnamha,shabnamha.ia afkl ih, شبنم همدان, پختن نان فتیر

به گزارش شبنم همدان در واپسین روزهای سال در حالیکه  درختان لباس سپید  خود را تکان می دهند و به لباس سبز آراسته شوند و همزمان با بیدار شدن زمین از خواب و رشد و سربرآوردن جوانه ها از درون خاک حال و هوای طبیعت به روزهای تولد بازمیگردد گویی عالم حیات دوباره را تجربه می کند حتی پرندگان نیز به تکاپو می افتند. بهار فصل عجیبی برای عالم حیات است .

از روزگاران کهن مردم ایران زمین فرارسیدن تولد زمین را در روزهای آغازین بهار جشن میگرفتند و مردم هر منطقه از ایران با سنت ها و آداب و رسوم خاص خود به استقبال عید می رفتند. مرور و نگرش به سنت های گذشته نوروزی در جهت شناسایی فرهنگ هر خطه از این مرز و بوم امری ضروری است از این رو خبرنگار شبنم همدان به سراغ افراد بانوان با تجربه  شهر رفته  است تا از آداب و رسوم نوروزی سالهای دور مطلع شود.

زمینه های تاریخی و اساطیری نوروز

 طاهره پیشه ور حسابی، درباره پیدایش نوروز می گوید : با استناد به متون تاریخی و اسطوره ای ما ، زمانی که جمشید پادشاه افسانه ای ایران بر تخت سلطنت نشست تمام دشمنان را مطیع خویش نمود, نیازهای مردمان را برآورده کرد وبه مردمان ان زمان آموخت چگونه میتوانند  از پشم  و پوست حیوانات برای خود لباس تهیه کنند .در  داستان های اساطیری آمده است جمشید آهن را کشف کرد و دستور داد از اهن سلاح بسازند تا دربرابر دشمنان از آن استفاده کنند. همچنین علم پزشکی را به همه آموخت تابتوانند دردهای خود را درمان کنند. کشاورزی و آبیاری وبرداشت محصول از زمین را یاد داد. کشتی ساخت  و بر روی ان نشست به دریاها رفت وجاهای دور ونزدیک را تماشا کرد. وقتی هنرها وعلوم را به مردم تحت فرمان خود آموخت تصمیم گرفت به آسمان پرواز کند برای این کار فکری کرد و  تختی ساخت و بر چهاردیو پرنده دستور داد تخت را از زمین برداشته و به آسمان ببرند دیوان اطاعت کردند ,جمشید وتختش را به آسمان بردند .جمشید در آسمان گشتی زد و به طرف زمین برگشت چون تا آن زمان هیچ آدمی به آسمان نرفته بود همه برای تماشای جمشید جمع شده بودند. برگشت جمشید زمانی بود که خورشید طلوع کرده و از فصلی به فصل دیگر وارد شده بود مردم بسیار شادمانی کردند وجواهر فراوان روی جمشید ریختند و ان روز را روز نو یا نوروز نامیدند.

 

همدلی و همکاری بانوان محل در خانه تکانی از سنت های کهن همدان

یکی از اهالی قدیمی غارعلیصدر که مقیم همدان است درباره وظایف زنان در گذشته برای آغاز سال نودر روستاها می گوید: خانه تکانی روزگار قدیم با آنچا امرو میبیند بسیار متفاوت بود. در گذشته نوروز به معنی همدلی و یاری بود و حتی قبل از آمدن سال نو این همدلی و همکاری در بین مردم دیده میشد. از آنجا که  در زمان های گذشته رفت وآمد بین همسایه ها بسیار بیشتر از امروزه  بود و زنان همسایه همگی جمع می شدند و در طول دو یا سه روز کارهای یک خانه را تمام می کردند. یکی از کارهایی که همه بانوان انجام میدادند این بود که  اگر هوا خوب بود فرشها را در چشمه می شستند. زنانی که بچه کوچک داشتند با چادر شب بچه ها را به پشت می بستند وهمزمان کارها را نیز انجام می دادند.

این بانوی دنیا دیده ادامه میدهد: یکی از کارهایی که در گذشته همزمان با خانه تکانی  برای نو شدن فضای خانه انجام میشد این بود که داخل اتاق ها را با خاک سفید تمیز می کردند. محفظه گوشه اتاق که آن زمان کار تهویه هوای اتاق ها را انجام می داد باز می کردند تا نور وارد خانه شود.

پخت فتیر و شکستن کوزه های قدیمی در ایوان خانه  از سنت های نوروزی همدان

یکی از مادربزرگ های شهر در مورد سنت های قدیمی شهر گفت:  از سنت های کهن نوروزی این بود که بعد از انجام کارهای منزل و خانه تکانی  برای اینکه خستگی از تن بانوان  بیرون رود داخل تنور، نان فتیر می پختند . یکی دیگر از کارهایی که در گذشته انجام میشد این بود که کوزه های کهنه آب را در ایوان خانه  می شکستند یا عده ای به جای شکستن کوزه کهنه دور آن کنف می پیچیدند و تخم شاهی یا خاکشیر یا کنجدمی مالیدند تا سبزه سبز کنند. در روستای ما بعضی از افراد که  دستشان به اصطلاح پربرکت بود سبز کردن سبزه را به عهده می گرفتند.  روزهای آخر سال تنور همه خانه ها روشن بود مردم نان وگرده های شیرین برای پذیرایی از مهمانان  می پختند.

 

افروختن آتش  چهارشنبه سوری توسط بزرگترها  در مقابل خانه کسی که عزیزی از دست داده بود  

وی درباره آداب و رسوم چهارشنبه سوری تعریف کرد : آن زمان رسم بود هر کس نیت و یا آرزویی داشت از کنار هر پنجره ای که رد می شد  اگر سخن خیری می شنید آن را تعبیر به برآورده شدن آرزویش می کرد. بنابراین بزرگترها به بچه ها تذکر می دادند حرف خوب وخیر بزنند .

وی افزود : در شب چهارشنبه سوری از کرسی های قدیمی ویا جاروهای کهنه آتش روشن می کردیم ابتدا بزرگترها آتش را در مقابل خانه کسی که در ان سال عزیزی را از دست داده بود روشن می کردند و همه دور آتش جمع می شدند و چون شغل  اکثر ساکنین کشاورزی بود دعا می کردند در سال جدید محصول خوبی برداشت کنند.

شاهنامه خوانی و آواز خوانی کنار آتش از سنت های چهارشنبه سوری

این بانوی همدانی بیان کرد: در گذشته مرسوم بود پس از افروختن اتش ، فرد باسوادی از میان جمع شاهنامه خوانی می کرد و یا یک فرد خوش صدا آواز  می خواند خوراکی شب چهارشنبه سوری چایی که روی آتش درست می شد ویا سیب زمینی و چغندری که درون آتش کباب می شد می خوردند  ,کشمش ونخود چی از شب چره های این شب بود .

وی ادامه داد :پنج شنبه اخر سال اهالی نان روغنی وحلوا می پختند سر مزار در گذشتگان می رفتند .

وی در مورد اداب قبل از تحویل سال نو  تصریح کرد: قبل از تحویل  سال نو رسم خانواده ها بر این بود که  پدر ومادر برای نوعروسان  و دخترانی که ازدواج کرده اند عیدی ببرند.  همچنین برادرها نیز برای خواهران خود عیدی می بردند. عیدی آنها در گذشته شامل پول ، پارچه ، یک تکه طلا ، برنج ، نان روغنی ، شیرینی ، میوه ، بود که با همه این اقلام قبل از عید به دیدار دختر یا خواهرخود می رفتند  و  این رسمی است که هم اکنون نیزدر بعضی از مناطق وجود دارد .

 

شال هایی که عیدی بچه ها را به آن می آویختند

او به  اداب سال تحویل ودید وباز دید های نوروز اشاره کرد و گفت: هنگام سال تحویل  سال بزرگ خانواده بالای سفره هفت سین می نشست و قرآن می خواند و برای همه اهالی خانه دعای خیر می کرد واز میان صفحات قرآن به اهالی خانه پول هدیه می داد  .

سال تحویل بچه ها از بزرگتر های خود یک شال می گرفتند وآن شال ها را در دید و بازدید ها از محفظه خانه ها آویزان می کردند. صاحب خانه به قسمت انتهای شال شیرینی ,تخم مرغ رنگ شده یا پول  می بست.

 بزرگترهای روستا ابتدا به خانه کسی که در آن سال عزیزی از دست داده بود می رفتند وتبریک سال نو می گفتند اگر سیدی در روستا زندگی می کرد اهالی به خانه او می رفتند واز او مقدار کمی پول به عنوان دشت اول سال می گرفتند. آن پول را در کیف خود  نگه می داشتند اگر امر خیری پیش می آمد ان پول را استفاده می کردند.  به عنوان مثال برای خرید خانه آن پول را به عنوان خوش یمنی وتبرک  استفاده می کردند .

یکی از ساکنین قدیمی همدان هم به رسم دید وباز دید اشاره کرد و گفت: تا چند سال پیش رسم براین بود که بزرگترهای خانواده به دیدار افراد مسن تر می رفتند, تقدم وتاخر سنی در به جا آوردن دید وباز دید ها اهمیت فراوانی داشت مهمترین ویژگی این دید وباز دیدهابه جا آوردن  صله رحم ,از بین رفتن کدورت ها وسوء تفاهمات پیش آمده بود.

 

انتهای پیام / ن

برچسب‌ها: 

دیدگاه شما

آخرین اخبار