15. مرداد 1399 - 8:43   |   کد مطلب: 24477
جریانی در عرصه فکری و ذهنی پیروز است که بتواند «روایت بسازد»، «کنترل روایت» را به دست بگیرد و روایت خود را تثبیت کند. کسی که روایت اول را ارائه می‌دهد و تثبیت می‌کند، چه از ایدئولوژی چه از اتفاقات جاری، افکار را تصاحب کرده سیاست‌های خود را بر آنها تحمیل می‌کند.

محمد عبدالهی در یادداشتی نوشت: دشمنان ملت ایران برای زمین زدن نظام اسلامی تمام ظرفیت‌ها را به کار گرفته‌اند و با سرمایه گذاری عظیم روی نبرد در عرصه شناختی دنبال اهداف پلید خود هستند. مقام معظم رهبری در دیدار تصویری با مردم به مناسبت عید قربان با تعبیری دیگر به این عرصه مهم از جنگ دشمنان ملت ایران اشاره فرمودند و جریان تحریف را موازی تحریم‌ها برای واژگون نشان دادن واقعیت ها درباره کشورمان، از دسیسه های دشمن دانسته و فرمودند: 

«هدف از این تحریف دو چیز است، دو کار را میخواهند انجام بدهند: یکی، ضربه به روحیه‌ی مردم است؛.. یکی [هم] آدرس غلط دادن برای رفع مشکل تحریم است. این تحریف در این زمینه‌ها است و با این دو هدف دارد انجام می‌گیرد. پول زیادی هم دارند خرج می‌کنند برای اینکه این حقایق را تحریف کنند.»

جریان تحریف چگونه عمل می‌کند که در مواردی می‌تواند به اهداف خود رسیده و محاسبات مردم و حتی مسئولان را تغییر دهد؟

اندیشکده رند 20 سال پیش کتابی درباره «جنگ‌های شبکه‌ای» منتشر کرد که یک جمله کلیدی داشت: «در جنگ‌های فردا برنده کسی نیست که بزرگترین بمب‌ها را دارد، کسی پیروز است که بهترین روایت را دارد.»

برنده شدن بخاطر روایت غالب را پیروزی بدون جنگ تعبیر می‌کنند. جنگی که با قدرت تولید معنا و روایت و قدرت رسانه صورت می‌گیرد و طبیعی است که در عصر رسانه و اینترنت، روایت غالب تعیین می‌کند پیروز نهایی یک میدان نبرد کیست. در سند استراتژی پنتاگون که در سال ۲۰۱۲ نیز تنظیم شده، به جنگ «ایده‌ها» و «روایت‌ها» در عصر بی‌نظمی حاصل از اینترنت، اشاره شده است.

جریانی در عرصه فکری و ذهنی پیروز است که بتواند «روایت بسازد»، «کنترل روایت» را به دست بگیرد و روایت خود را تثبیت کند. کسی که روایت اول را ارائه می‌دهد و تثبیت می‌کند،  چه از ایدئولوژی چه از اتفاقات جاری، افکار را تصاحب می‌کند و می‌تواند سیاست‌های خود را بر آنها تحمیل کند.

در بازار رسانه‌های جهان، رسانه‌های بزرگ صهیونیستی مثل بی‌بی‌سی و سی‌ان‌ان، تعیین کنندگان اصلی روایت‌ها و دستور کارهای خبری و تحلیلی هستند. با تاسف باید گفت، در حوزه رسانه‌ای ایران، بی‌بی‌سی فارسی و نوچه‌های رسانه‌ای‌اش چه شبکه‌های ماهواره‌ای چه روزنامه‌ها و صفحات اجتماعی که محتوا و مدل‌های تولید آن را اقتباس و تقلید می‌کنند، فرماندهی جنگ روایت‌ها را در دست دارند و نقش استراتژیک در کنترل افکار عمومی داخلی خصوصا در شهرهای بزرگ دارند. شاهد هم تغییر سبک زندگی بخشی از جامعه ایران طی دو دهه اخیر است و.. و اگر با این «غول روایت ساز» مقابله فکری و رسانه‌ای نشود، ضربات سهمگین‌تری از آن خواهیم خورد.

آنها چگونه روایت می سازند؟ اخبار مهمترند یا روایت‌ها؟ روایت‌ها چگونه غالب می‌شوند؟! آنها چه روایت‌هایی برای ما ساخته‌اند که در پس ذهنمان جا گرفته‌اند؟

برخلاف تصور برخی، رسانه حرفه‌ای، هیچ خبر یا تصویر و فریمی را بی‌هدف تولید نمی‌کند. آنها ابتدا یک روایت را می‌سازند. که شاید اصلا در هیچ خبر و تحلیلی، مستقیما آن روایت را به شما نگویند. مثلا اتاق فکر بی‌بی‌سی تصمیم می‌گیرد یکی از مهمترین پاشنه‌های راهبردی ایران را هدف بگیرد: مقاومت. روایت می‌سازد: «مقاومت بی فایده است، همه باید در نظام جهانی مدنظر امریکا هضم شوید.» و بعد بر اساس این روایت هزاران خبر و تحلیل می‌سازد یا می‌گوید، مستندهای تاریخی می‌سازد، کمپین‌های اجتماعی و رسانه‌ای به راه می‌اندازد، حتی در سطوح خرد در فلان کانال پرطرفدار طنز شعر و انیمیشن منتشر می‌شود.

یا روایت می‌سازد «جمهوری اسلامی ناکارآمد و رو به شکست و نابودی‌ست» مرتبا در بخش‌های خبری اخبار سیاه و ناامید کننده و تحقیر آمیز نمایش می‌دهند و این باور را به مخاطب قالب می‌کنند که «ایران دیگر جای زندگی نیست»، «هیچ امیدی به حل مشکلات نیست»، «علت مشکلات سیاست‌های تنش‌زای نظام و ارتباط نداشتن با آمریکاست»؛ اینکه ایران در انزوا قرار دارد و با وجود تحریم‌ها سرنوشت محتوم ملت ایران بیچارگی روزافزون است...

اینکه کشورهای کمتر توسعه یافته دیگر دنیا به خاطر برقراری مناسبات با آمریکا روز به روز در حال پیشرفتند؛ اینکه ما با تسلیم نشدن در برابر غرب به سمت ونزوئلا و کره شمالی شدن پیش می‌رویم؛ اینکه نفوذ منطقه‌ای هزینه‌ساز بوده و عامل رنج مردم ایران است؛ موشکی و هسته‌ای بدون صرفه اقتصادی و سبب توسعه نامتوازن است...انکار و تحقیر نقاط قوت و بزرگنمایی و تکرار گوبلزی نقاط ضعف واقعی یا موهوم. 

اینگونه غول‌های روایت‌ساز با بمباران دیتا با هدف شعله‌ور کردن نارضایتی و یأس و بی‌اعتمادی مشغول مهندسی‌ذهنی جامعه می‌شوند. همه خبرها و تحلیل‌ها حول محور قرار گرفتن در پازل این روایت‌ها منتشر می‌شود و به مخاطبینی می‌رسد که ورای تحصیلات مختلف، مجهز به سلاح سواد‌ رسانه‌ای نیستند؛ و برایشان حس ظلم و ناکارآمدی و ناامیدی نسبت به نظام را تثبیت می‌کند.

اما در برابر این روایت سازی‌های شیطانی، ما چه کرده ایم؟ چگونه روایت ساخته‌ایم؟ چقدر برای اقداماتمان استراتژی و پیوست رسانه‌ای تعریف کردیم؟ واقعیت این است که ما در عرصه جنگ شناختی و اطلاعاتی نتوانسته‌ایم قوی عمل بکنیم و بارها اجازه داده‌ایم مثلا بی‌بی‌سی روایت اول را راجع به یک واقعه بسازد و در افکار عمومی تثبیت کند. 

اهمیت ترمیم این پاشنه آشیل را می‌توان به استناد سخنان رهبری نشان داد که در همین بیانات اخیرشان شکست تحریم‌ها را منوط به پیروزی در این عرصه دانستند و فرمودند: 

«من به شما بگویم که اگر جریان تحریف شکست بخورد، جریان تحریم قطعاً شکست خواهد خورد؛ زیرا که عرصه، عرصه‌ی جنگ اراده‌ها است؛ وقتی جریان تحریف شکست خورد و اراده‌ی ملّت ایران همچنان قوی و مستحکم باقی ماند، قطعاً بر اراده‌ی دشمن فائق می‌آید و پیروز خواهد شد».

جریان تحریف را می‌توان شکست داد؛ نفرت افکار عمومی جامعه ایرانی از آمریکا پوئن مثبت پیروزی در جنگ روایت‌هاست. اما سرعت و دقت در اطلاع رسانی دستگاه ها (که رهبری همواره بر آن تاکید داشته اند)، شفافیت، فراهم کردن بستر امن در شبکه‌های مجازی، برخورد جدی با شایعه پراکنان داخلی، رسوا کردن جریان داخلی تحریف و دروغ‌هایشان، حمایت از سربازان عرصه جنگ نرم که روایت‌های صحیح را منعکس و منتشر می‌کنند...می‌تواند با کمک این امتیاز بزرگ ملت ایران، صحنه جنگ را تغییر دهد.

منبع: فارس
انتهای پیام/

دیدگاه شما

آخرین اخبار