به گزارش شبنم ها به نقل از مهر، فاطمه قاسمپور با اشاره به اشکال متفاوت خشونت عليه زنان در جامعه گفت: خشونت فيزيکي عليه زنان در خانواده عيان و مشخص است اما برداشت شخص از ديگر انواع خشونت بستگي زيادي به موقعيت اجتماعي و فرهنگي وي دارد.
عضو هيات علميمرکز تحقيقات زن و خانواده اضافه کرد: وقتي موضوعي را زياد در موردش صحبت ميکنيم، «برساخت اجتماعي» پيرامون آن موضوع ايجاد ميشود. مثلا در موضوع آگاهيرساني در زمينه خشونت، وقتي تک بعدي و نامتوازن برخورد ميشود و فقط زنان هدف آگاهي رساني قرار ميگيرند و مردان هيچ آموزشي نميبينند، ممکن است برداشت زن از قرار گرفتن تحت شرايط خشونت تقويت شود و نظام خانوادگي وي دچار تزلزل شود.
وي در تبيين آثار منفي خشونت به عنوان يک برساخت اجتماعي، افزود: در برخي موارد منزلتهايي به افراد ميدهيم که ممکن است کاذب باشد. مثلا وقتي زن به درجه اي از رتبههاي علميرسيد، ممکن است تحت فشار جامعه يا رسانهها ديگر خود را ملزم نداند که به مرد بگويد کجا نشست و برخاست ميکند يا در نوع پوشش، ممکن است خود را مستقل تصور کند. عضو هيات علمي مرکز تحقيقات زن و خانواده ادامه داد: ارائه آموزشهاي نامتوازن و بيهدف ممکن است سبب شود تلقي افراد از خشونت متفاوت شود. رفتار دولتها در بيشتر موارد به نوعي است که موجب ايجاد يک برساخت اجتماعي ميشود. به طوري که افراد هر برخوردي را خشونت تلقي ميکنند. عملکردها بايد متمرکز بر ايجاد دغدغهمندي در مردان باشد اما وقتي بيش از حد بر آگاهي رساني به زنان پافشاري کنيم، ممکن است زنان از موقعيت خانوادگي خود اظهار نارضايتي کاذب کنند. قاسمپور تاکيد کرد: در برخي موارد ما مسالهاي را براي جامعه ايجاد ميکنيم که مساله واقعي جامعه نيست. ما مفهوم را دستکاري ميکنيم و مسالهسازي ميکنيم. همين که يک زن فکر کند بايد خشونت مساله من باشد کنکاش ميکند و در نهايت مصداقهايي از آن در زندگي خود پيدا ميکند در حالي که پيشاز آن زندگي وي بدون مشکلات جدي ادامه داشت.
انتهای پیام/ج
دیدگاه شما