23. فروردين 1398 - 8:23   |   کد مطلب: 22646
در گفتگو با جانباز دفاع مقدس مطرح شد:
روزجانباز باید روز تجلیل از فرشتگان زمینی باشد
یک جانباز دفاع مقدس اظهار داشت: همسران جانبازان فرشتگان بدون بالی هستند که در دنیا زندگی می کنند و در واقع در روز جانباز باید از همسران صبور و دلسوز جانبازان یاد شود.

به گزارش شبنم ها سالهای سال از روزهای آغاز شبیخون صدام به کشور ایران می گذرد جنگ پایان یافته اما تاثیرات مخرب بسیاری در کشور بر جای گذاشته است .زخمهایی که با وجود گذشت چند دهه هنوز تازه و دردناک هستند. فهمیدن و درک کردن  یک درد جسمی و روحی که ان را تجربه نکرده ایم کار بسیار  پر مشقتی است . جانبازان سرافراز دفاع مقدس در اقصی نقاط کشور زندگی می کنند درحالیکه سینه انها گنجینه آلام و رنج هایی است که هرگز بروز نمی دهند.

 به مناسبت ولادت بزرگ مرد تاریخ ، سقای آب و ادب و , شیر مرد بیشه دلاوری حضرت ابوالفضل (ع) و روز جانبازبا ابراهیم محمود آبادی یکی از جانبازان سرافراز ایران صحبت گفتگو کردیم.

 

حضور فرشتگان زمینی در کنار جانبازان

ابراهیم محمود ابادی استاد بازنشته دانشگاه و جانباز نخاعی اظهار داشت : در سال 1364 با توجه به وضعیت جسمی و ضایعه نخاعی در سطح بالا امکان فرزند آوری برای من در حد صفر و یا در خوش بینانه ترین حالت 5 درصد بود. از سوی دیگر با توجه به تعهدی که نسبت به شهدا گرانقدر داشتم  تصمیم گرفتم با همسر یک شهید ازدواج کنم که ایشان فرزند دختری از شهید به یادگار داشتند. در ابتدا من دوست داشتم جزئی از مشکلات آنها را مرتفع نمایم و همچنین به لحاظ پرستاری در کنارم حضور داشته باشد .

ابراهیم محمود آبادی در خصوص همسرش  گفت: همسران جانبازان فرشتگان بدون بالی هستند که در دنیا زندگی می کنند. واقعا زبان بنده قاصر است از بیان محبت ها و ایثارگری های ایشان در واقع در روز جانباز باید از همسران صبور و دلسوز جانبازان یاد شود .

 

تولد فرزندان دوقلویم تعبیر خواب همسرم در عتبات عالیات بود

جانباز ضایعه نخاعی به محبت ها و  صبر و محبت  همسرش اشاره داشت و گفت : همسرم علاقه بسیار زیادی به بچه داشت ایشان دوست داشتند زنجیره زندگی ما مستحکم تر شود. به سبب  اینکه امکان فرزند آوری از طریق طبیعی وجود نداشت ,از سوی دیگر مرکز مجهزی   برای افراد  نابارور در استان همدان نبود .همراه همسرم 14 سال مداوم مسیر همدان -تهران را طی کردیم تا خداوند هدیه ای به ما عنایت کند. با توسل به ائمه اطهار همسرم  در  عتبات عالیات خوابی دیدند که در آن خواب خداوند به ما فرزند دو قلویی عطا کرده است. بالاخره در تیر ماه سال 78 و هفدهم ربیع الاول روز میلاد با سعادت حضرت محمد فرزند دو قلو دختر  به نام زهرا و فاطمه به ما عنایت نمود.

 

بیماری جسمی مادر زاد زهرا امتحان بزرگ دیگری از سوی خدا بود

وی در ادامه سخنانش گفت:  پس از تولد فرزندانمان خداوند با  امتحان سخت تری ما را آزمود. زهرا دچار بیماری  شکنندگی استخوان بود و به سبب این بیماری توانایی راه رفتن و نشستن نیز نداشت در سراسر جهان  این بیماری قابل درمان نبود .اما هوش سرشار و عاطفه فوق العاده زهرا باعث شد ما ناتوانی زهرا  را به کلی از یاد ببریم اکثر دوستان و اشنایان  جذب شخصیت فوق العاده زهرا شدند .زهرا با محدودیت های جسمی و حرکتی موازی با خواهر دو قلویش رشد کرد در دوران تحصیل از معلم خصوصی در منزل  استفاده می کرد .زهرا استعداد عجیبی در حفظ قران و یادگیری برنامه های کامپیوتری داشت .اکثر افراد خانواده در حل مشکلات کامپیوتری از استعداد فوق العاده زهرا استفاده می کردند .

 

بعد از بازگشت از سفر راهیان نور دشوارترین آزمون الهی را تجربه کردیم؛ از بیماری سرطان تا داغ فرزند

محمود ابادی در خصوص پرستاری و همراهی همسرش در مقابله با مشکلات گفت: تابستان سال 94 به لحاظ جسمی با مشکلات عدیده ای مواجه شدم که نتیجه ازمایشات نشان دهنده این بود که سرطان به غدد لنفاوی من سرایت کرده است. به مدت 6ماه در بیمارستان خاتم الانبیا تهران بستری شدم همسرم نیز  نمی توانست من یا زهرا را رها کند هر یک از ما به تنهایی  نیاز به سه پرستار تمام وقت داشت .در همین بحبوحه خداوند آزمایش سخت تری برای ما رقم زد و من دچار بیماری زونا شدم این بیماری همه توان مرا از من گرفت و بخشی از ریه ام را از کار انداخت. همسرم با تمام توان در همه لحظات سخت و طاقت فرسا در کنارم حضور داشت و تمام معالجات را برای بهبودی من به کار گرفت .آذر ماه سال 1394 باید از تز دکترا دفاع می کردم با توجه به همه مشکلات جسمی و تنفسی از تز خود دفاع کردم . همسرم تلاش بسیاری  برای فایق امدن بر مشکلات به کار گرفت در فروردین سال 1395 برای بهبودی شرایط روحی و عوض کردن آب و هوا  تصمیم گرفتیم به راهیان نور جنوب برویم سفر بسیار خوب و به یاد ماندنی در کنار خانواده داشتیم .پس از بازگشت زهرا به علت عود مشکل تنفسی از دنیا رفت  و دگر بار خداوند ما را با امتحان داغ فرزند آزمود.

 

مردان واقعی میدان نبرد، زنان مرید مکتب زینب اند

جانباز سرافراز ابراز داشت  :در سال 1395 علی رغم تمایل شدید به تدریس در دانشگاه به دلیل مشکلات حاد جسمی بازنشست شدم ,بنابراین فرصت  بیشتری برای سفر و در کنار همسر و خانواده بودن پیدا کردم. اکنون همسرم  پس از 34 سال فعالیت طاقت فرسای پرستاری  از من و 17 سال مراقبت از زهرا در پایین ترین توان جسمی حرکتی قرار دارد .همسرم با تمام توان رسالت مراقبت از جانباز ضایعه نخاعی را  بر عهده گرفت و در  طی این سالها مشکلات داخل منزل و خارج از منزل را به دوش کشید .

 

محمود آبادی تصریح داشت :زبان  ما در برابر تشکر از زنانی که مردانه پای رسالت خود ایستاده اند الکن است ,در پیشگاه  خدا اعتراف می کنم مردان واقعی جبهه های نبرد زنان مرید مکتب حضرت زینب (س)هستند . همسران شهدا و جانبازان با الگو پذیری از حضرت زینب (س) مقاومت ,ایثار و صبر و خستگی ناپذیری را به تصویر کشیدند.

منبع: نافع

انتهای پیام/

دیدگاه شما

آخرین اخبار