8. دى 1399 - 13:59   |   کد مطلب: 8674
خاطرات خانواده بانوی شهیده ترور نیک نژاد:
بانوان شهیده اباذرگونه جان خود را به اسلام هبه کردند
تقویم شهدای دفاع مقدس را که ورق می زنی به بانوان شهیده نام آوری بر می خوری که در هنگامه جهاد و دفاع از آرمانهای اسلامی اباذر گونه در صحنه های مختلف سیاسی اجتماعی در پیشبرد اهداف عالیه اسلام حضور داشتند و همگام با مردان مبارز جنگیده اند و جان خود را به اسلام ناب محمدی هبه کرده اند.

به گزارش شبنم ها به نقل از ایرنا، زنان شهیده مسلمانی که همواره با تربیت در مکتب عاشورا و تاثیر پذیری از اسوه های ایثار صدر اسلام و نیز با تاکید موازین شرعی دردفاع از ارزشهای الهی با مشارکت خود زمینه ساز پیروزی انقلاب اسلامی شده اند.
درنقل این زنان پیشگام علاوه برسبط نبی حضرت فاطمه(س) به عنوان یک الگوی برتر واسوه عالی کمال و شجاعت زمان و زینت کبری(س) که زنده نگهدارنده قیام عاشورا بوده اند می توان به زنان مسلمان شهیده ای همچون سکینه بیگم نیک نژاد اشاره کرد.
بانوی شهیده ای که در 11 بهمن سال 60 توسط یکی از اکیپ های ترور منافقین در مدرسه ترکمان کرج به شهادت می رسد.
سکینه بیگم نیک نژاد معلم آزاده ای بود که هنگام آوردن آب برای شاگردانش توسط منافقان به شهادت رسید.
اقدس نیک نژاد لحظه شهادت خواهر شهیده خود را با خبرنگار ایرنا اینطور روایت می کند: «سکینه در روز شهادتش وارد مدرسه می شود و از معلمان می شنود که گروهی از منافقین از تهران به سمت کرج عزیمت کرده اند اما برای اینکه موجب اضطراب در دانش آموزان نشود به آنها چیزی نمی گوید.»
«خواهرم شاگردانش را در نمازخانه مدرسه جمع می کند و ازآنان می خواهد که اذان بگویند اما در همان حین صدای فریاد و پس از آن صدای مهیبی از حیاط مدرسه به گوش می رسد که باعث می شود همه به بیرون و حیاط مدرسه بدوند.
در همان حین یکی از دانش آموزان که ناراحتی قلبی داشته حالش بد می شود و سکینه برای کمک به شاگردش و آوردن آب به حیاط مدرسه و آبدارخانه می رود که ناگهان با تیراندازی منافقان که به حیاط مدرسه آمده بودند، غرق در خون به زمین می افتد و به شهادت می رسد. »
به گفته یکی از معلمان مدرسه؛ دانش آموزان در آن لحظه فریاد می زدنند: «منافقین لعنتی، مادرمان را کشتند...»
او درباره سکینه بیگم همچنین می گوید: «خواهرم سکینه بیگم فرزند اول خانواده بود و در سال 1325 در خانواده ای مذهبی در بهبهان چشم به جهان گشود.
وی با گذران دوران کودکی و نوجوانی با پایان یافتن دوران تحصیل و اخذ دیپلم به دانشسرای بروجرد رفت تا معلم شود و پس از دو سال تلاش و تحصیل توانست مدرک کارشناسی را در رشته تربیت بدنی اخذ کند.
خواهرم سکینه همواره دوست داشت تا فرد مفیدی برای جامعه باشد و به همین دلیل راه معلمی را برگزید.
سکینه مدتی نیز به مناطق مرزی مهران رفت تا به فرزندان محروم آن مرز و بوم دانش بیاموزد.
خواهرشهیدم علاقه زیادی به امام و انقلاب پیدا کرده بود و با تبلیغ در خانواده و مدرسه به روند انقلاب کمک می کرد. او پس ازپیروزی انقلاب اسلامی وبازگشایی مدارس، به سنگر تعلیم بازگشت و معاونت مدرسه راهنمایی ترکمان را به عهده گرفت و در کنارش تحصیل را هم رها نکرد و در مقطع کارشناسی ارشد مشغول به تحصیل شد.
سکینه با شروع جنگ تحمیلی اقدام به جمع آوری کمک های مردمی می کرد. او همواره تلاش می کرد تا همزمان دانش آموزان را با آرمان ها و ارزشهای انقلاب آشنا کند.
تلاش های سکینه باعث شده بود تا دانش آموزان او را مادر'صدا بزنند.»
خواهر این بانوی شهیده درادامه خاطرات خود از سکینه می گوید: «سکینه بسیار مهربان و با ادب بود وبه همین دلیل مورد توجه همه نزدیکانش قرار داشت. خواهرم بسیار دست ودل باز بود. دلبستگی به مال دنیا نداشت. »
سکینه با محمدتقی کاسب که ساکن تهران بود ازدواج کرد و محمدرضا، حمیدرضا و پژمان سه ثمره این ازدواج هستند.
انتهای پیام/ج

دیدگاه شما

آخرین اخبار